دیرگاهیست که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر ایینه ز من بی خبر است
همدم سردی یخها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
که نبینم که چه تنها شده ام..........
نظرات شما عزیزان: