نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

 

 

این جماعت می گفتند اشکهایت را

 

خرج رفنش نکن...

 

راست می گفتند

 

بی من


 

 

 

تو مفت هم نمی ارزی...

 

 

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه

 هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه

نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره

 بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

 صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا 

 می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا



 

 

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

روزگاری خواهد رسید ....

همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ،

به یاد من ...

ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی !

دلت هوایم را خواهد کرد ... !

به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را ...

به یاد خواهی آورد خنده هایم را ...

به یاد خواهی آورد اشک هایم را ...

به یاد خواهی آورد حرف هایم را ...

مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی :
من تو را می خواهم


نوشته شده در تاريخ جمعه 26 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

راستش هيچوقت فكر نميكردم به اينجا برسم اينجايي كه من الان هستم چيزي نبود كه من انتظارشو داشتم فكر ميكنم آرزوهايي كه داشتم خيلي دست نايافتني شدن رؤياهام خيلي دور شدن از من خدايا هر چه تلاش ميكنم نميرسم خدا هم منو فراموش كرده راستش مدت زياديه كه منم با خدا قهرم ...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

درد يعنــي عاشــقانه هــايي که مــينويــســي هــمه را به يــاد عشــقــشان بينــدازد و تو همــچنــان بنــويــسي بــدون اينــکه عــشق کــسي باشــي يا حــتي در يــاد کــســي.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

 

 

رفتم  

 

 

 

نخواست که بمونم

 

 

 

صدایم نکرد

 

 

نگفت : نرو، برگرد!!

 

 

و من رفتم!


 

رفتم به سوی تنهایی

   

و انتظار شنیدن صدای او!


که بگوید دوستت دارم برگرد...

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

فکرشو بکن اگر میشد چی میشد!!!!!؟؟؟؟

;">همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی؟

چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن.

;">شب خواب ببینی که یک ماه داری میری سر کار ،صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری.

پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن ، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن.

;">آخر شبها رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه.

;">در ادامه

… موهات”فر”باشه ، روش پیتزا بپزی

;">بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره.

زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام.

;">رادیو رو روی یه موج سه متری تنظیم می کردی می رفتی موج سواری.

ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب.

;">تو مطب نفر قبل از تو که میره تو اطاق دکتر، بری در بزنی بگی زود باش.

حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه.لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد …؟

;">هر پشه ای وارد خونه ات بشه در جا تبدیل شه به یه تراول ۵۰ تومنی !؟

تو باغچه خونه ت درخت پیتزا داشتی !؟


 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

 میدانی..؟! به رویت نیاوردم..! 

از همان زمانی که جای
 "تو" به "من" گفتی "شما"..

فهمیدم پای
 "او" در میان است..

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

اگر از حوالی دلم گذشتی اهسته رد شو

دلتنگی را با هزار بدبختی خوابانده ام....

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

 چه تلخ است


یاد آوری سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

دیـــــگر بـه تــــو فکـــر نــمیــکنــم ....

گنــــــــــاه اســـت ...

چـــــشم داشــــتن به مــــالِ غـــریبـــــه هـا...!

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

روزهاى بارونى رو خیلى دوست دارم...

معلوم نمیشه منتظر تاکسى هستى یا آواره خیابونها

بخار توى هوا مال سرماس یا دود سیگار

خیسى روى گونَت مال اَشکاته یا دونه هاى بارون

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

بوی گنــد خیانت تمام شهر را گرفته...!

مردهای "چشم چــران" زن های "خـــائن"
پسرهای "شهــوتی" دخترهای "پـــول پرست"
پس چه شد؟؟؟

چیدن یک سیــب و اینهمه تقــــاص؟!
بیچاره "آدم" بیچاره "آدمیــت"

بعضی وقتا فکر میکنم شیطون حق داشت سجده نکرد...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
در این دنیای نا هموار
که می بارد به سر آوار
به حال خود مرا نگذار
رهایم کن از این تکرار
آن کهنه درختم که تنم غرقه ی برف است
حیثیت این باغ منم
خار و خسی نیست
 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط ░▒▓✽❄♥̉̉̉̉̉̉BaRaN♥❄✽░▒▓ |

سلام به همه ي دوستان عزيزم از اينكه به وبلاگم سر زديد متشكرم..

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.